زمستان عروسی مشهد
۲ دی: امروز بالاخره اولین جلسه دندوپزشکی با خانم دکتر مهربون برای دو تا از دندونای خراب حنای خوشگلم شروع شد و خداروشکر بخیر گذشت اصلا گریه نکرد فداش بشم
4دی: عروسک خانم هنرمند هم با دستمال کاغذی دسته گل میسازی هم با سوزن و کاموا برا تخم مرغ شانسیت مو درست کردی
6 دی: امروز باز پسرک مظلومم ویروسی شد تب و استفراغ خدا رحم کن
۱۰ دی: امروز در روز ۱۵ماهگی با شما دوتا عشق راهی مشهد شدیم برای عروسی دحترخاله مامان
تو پرواز مرتضای فسقل اولاش کلی وروجک بازی کرد توی بغلم و بهم میریخت ولی آخرش خوابید ولی حنای گلم مثل ماه نشسته بود و کیف کزدم
با مامان جون و خاله ها به حرم امام رضا دعوت شدیم به یک ناهار بهشتی
۱۱دی: هرشب با دوتا ورجک میریم خونه عروس و کلی وروجک بازی درمیارین
۱۲ دی: امشب عروسک ملوسم با کلی زحمت خیارای سالاد ور پوستن میکندی با پوست کن و دل همه رو بردی از این همه دقت
۱۵ دی: جوجه مامان میری وایمیستی جلوی تلویزیون گوگو کنان درخواست شبکه پویا داری خوشمزه
امروز باهم یه اردوی حرم و پردیس کتاب مشهد رفتیم عروسک خوشگله نقاشی کشید بعد گف ای کاش نقاشی داداشم که خط خطی کرده بود میاوردیم
۲۴ دی: اولین واکنشهای انتقامی دندون گرفتن و کتک زدن حنانه توسط مرتضی شروع شد دیگه هر زدنی یه خوردنی داره
خدا رحم کنه(که البته دیگه تکرار نشد)