عروسی شهریوری
۳شهریور: عروسی دایی جون به خوشی و سلامتی برگزار شد سه تاییمون تو مجلس درخشیدیم خوشگلای من ۶شهریور: امروز شازده دیگه کاملا با میل خودت دست بردی تو ظرف برنج و شروع به خوردن دونه های پلو کردی اونم مشت مشت عصر هم پفیلای خواهرو چپه کردی رو زمینو مشت مشت کردی تو دهنت نیم وجبی ۸ شهریور: امروز تونستیم بریم چکاپ چهارسالگی و یازده ماهگی هردو تونو انجام بدم شکر خدا حنای زیبام با قد ۱۰۷ و وزن ۱۵.۷ توی چهارسالگی گل پسر هم با وزن ۱۱کیلو و قد ۷۷ در یازده ماهگی ۱۱ شهرویور: گریه های بی امان صبح تا شب دخترکم امانمو بریده که میگن تو این سن طبیعیه ولی همه جوره همه چیز میخواد بهمون ثابت کنه اگه باباش بیشتر کنارش بود این وضعیت هر روز تکرار نمیشد اما ...