فروردین 94
روزانه ۱۹
۱فروردین:خونه مامانجون مشهد دورهمی با همه خاله جونا سبزی پلو ماهی خوردی شعر خدا منو نندازی یاد گرفتی جیگرررر
۶فروردین: امروز برای اولین بار دستت سوخت با اتوی مو الهی بمیرم که کلی ضجه زدی دستت تاول زد و تازه بعد از کلی با پماد سوختگی آروم گرفتی
۷فروردین: قربونت بشم که وسط خوابت یهویی یه نفرو صدا میزنی یهو میگی عمووو
۹فروردین: آی مامان آی مامان گفتنت دل همه رو برده به شدت علاقه داری لیوانای چای رو خالی کنی توی همدیگه با قاشق چای بخوری :-))
۱۴فروردین:شبا دست تو دست عروسکت خوابت میبره روزام با یاد و صدا زدن عروسک تو خواب بیدار میشی :-)
۱۶فرودین:باهوش نابغه من دعای فرج و سوره توحیدو تیکه تیکه برات میخونیم و تو ادامه ش رو میگی
۱۷فروردین:وقتی ادات رو درمیاری یهو برمیگردی میگی مودب باش :-)))
۲۴فرودین: بهت میگم ماشالا زود جواب میدی عروس بشی ایشالا هر گلی رو که بو میکنی میگی خوشبوعه
۲۵فروردین: وقتی از شلوار پلنگی که جدید پوشیدم خوشت اومد زودی گرفتیش تو بغلت گفتی خوشگله :-))
۳۰فروردین:یهو اومدی جلوی من گفتی اومدم بلافاصله به خودت جواب دادی خوش امدی :-)) عاشق کباب کوبیده ای این روزا با این دیالوگای بداهه گوییت دل میبری