حنانه سادات مامان و باباحنانه سادات مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
سیدمرتضی مامان وباباسیدمرتضی مامان وبابا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
حورا ساداتحورا سادات، تا این لحظه: 3 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

حنای زندگی

آغاز بهار 99 کرونایی

1399/1/30 16:50
نویسنده : safa
65 بازدید
اشتراک گذاری

۱۰ فروردین : دخترکم از قرنطینه خسته شدی تا مامانجون اینا اومدن دم در دویدی تو کوچه بدو بدو ازین ور به اون ور از آزادی :- ))))

۱۵ فروردین : پسرکم امروز وسط پف فیلم میگه خوشبخت بعد تکرار میکنی مامان خوشبختی یعنی چی میگم یعنی حس خوب پسرم

۲۳ فروردین : دخترک عسلم دوباره رفتی خونه مامانجون و اونجا مشقاتو مینویسی
پسرک خوشمره هم همش دلتنگ خواهری

خیلی خنده داره مرتضی هرکاری بهت میگم میگی فردا برعکس حنانه که همیشه میگفت دیروز😂

پسر باهوشم وزیر بهداشتو میشناسه میگه نمکی اومد :- )))

۲۴ فروردین پسر شیرین زبونم بااون کلمه های قلمبه سلمبه ت دل میبری
میگی من بهت صدمه نمیزنم
وقتی دنبال چیزی میخوای بگردی میگی سرعتی با قدرت چیتا 
امروز با مورچه ها دوست شدی و ماشینتو گذاشتی براش تا بازی کن

مرتضی واقعا نمیدونم وزیر بهداشتو از کجا میشناسه تا میاد میگه نمکی اومد :-))

۲۵ فروردین : چند تا از کارتای خرسی رو خیلی وقت بود به دیوار نزده بودیم 
گل پسرم گفتی میخوام بچسبونم همه رو دقیق و منظم سر جاهاشون چسبوندی و مرتب شد دیوار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حنای زندگی می باشد