حنانه سادات مامان و باباحنانه سادات مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
سیدمرتضی مامان وباباسیدمرتضی مامان وبابا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره
حورا ساداتحورا سادات، تا این لحظه: 3 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

حنای زندگی

شهریور98

  3 شهریور : امروز بعد از یک هفته شلوغ عیدغدیر، برای چکاپ و واکسن دخترم شجاعم رفتیم وزن و قد شش سالگی 122 سانتی متر و 21ونیم کیلوگرم(22) خداروشکر نرمال بود. 8شهریور: خونمون با حضور عمه و عموتون تولد سه سالگی قمری مرتضی و تولد حنانه رو گرفتیم که برای کیک گرفتنون خون به دلم شد ولی برای ثبت خاطره و شادی و استقلالتون تحمل کردم و حالم خوبه 9 شهریور : امروز هم خونه مامانجون تولد سه سالگی قمری مرتضی و تولد حنانه رو گرفتیم و  هرسه تاتون با محمدجواد به آرزوتون یعنی ماشین شارژی رسیدین ۱۷ شهریور : محرم امسال با دوتاتون همراه زنجیر و شال و دفتر و کتاب و بازی تو حرم و هیئتا همراهمین یا با گریه یا آروم و پر از حس ۱۸ شهریور ...
31 شهريور 1398

مرداد شش سالگی

۲ مرداد : عروسکمو بردم بذای سنجش آمادگی کلاس اول و همرمان سفارش کتابای سلام کلاس اولی رسید و من ذوقمرگم برای خوندنت برای ما   ۵ مرداد : امروز با مامانجون اینا اولین تجربه قطار سوار شدن مرتضی و آرزوی دوباره حنانه برای رفتن با قطار به مشهد بود حسابییییی هم دوتایی کنار هم حرف زدینو بازی کردین و بهتون خوش گذشت مرتضی شروع حرکت قطار باهیجان گفت الان پرواز میکنه حنانه هم تمام مدت متعجب در حال کشف محتویات قطار بود دستگیره ترمز، صندلیا، مقصد مسافرا، ..... ۷ مرداد : امروز دوتا عسلا رو قبل از حرم امام رضا بردم شهربازی معارفی و خیلی کیف کردین   26 مرداد : دخترک بازیگوشم شش ساله شدی و دلمو آب کردی این روزا که نزدیک غدیره ه...
31 مرداد 1398
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حنای زندگی می باشد